آش نذری
گفتم: از انتخابات چه خبر؟
گفت: متاسفانه برخی با دروغ پردازی و آمار سازی و اعلام رقم های ماورایی، خود را به در و دیوار می زنند که هر طور شده در انتخابات پیروز شوند.
گفتم: این که خارج از دایره اخلاق است. به چنین افرادی حتی نباید مسئولیت یک نوشمک را داد.
گفت: تازه با این همه فضائل! دم از اسلام و انقلاب می زنند و خود را بزرگ شده مکتب شهدا معرفی می کنند!
گفتم: شاید سردر جایی که بزرگ شده اند را اشتباهی نصب کرده اند!
گفت: متاسفانه اینها هر کسی بجز خود را دزد پنداشته و خودشان را کلکسیون همه فضایل می دانند!
گفتم: شاید خودشان هم باورشان شده که حرف هایشان راست است!
گفت: روزی ملا نصرالدین برای خرید نان به نانوایی رفت. نانوایی شلوغ بود. فکری به ذهنش رسید. شایع کرد که در فلان کوچه آش نذری می دهند. مردم برای گرفتن آش روانه شدند. هنگامی که همه رفتند و نانوایی خلوت گشت ملا با خود گفت نکند واقعا آنجا آش نذری دهند و ما اینجا بی نصیب بمانیم! سریع خود را به آنها رساند و گفت برایم نوبت نگه دارید تا سطل بیاورم.