بیماری محلک اقتصاد و تولید ما ویژه سازی و ویژه خواری است.معلوم نیست هنوز این حضرات از کجا به یکباره سبز میشوند.اما همین ها دست شان را اگر از اقتصاد و تولید عقب بکشند اقتصاد ما وضع بهتری خواهد داشت.بیژن ها و بیژن ساز ها….
عامل تعطیلی چندین چند شرکت بزرگ تولیدی کشور از جمله روغن نباتی جهان و داروگر.
۱۵ آبان ۱۳۳۴ کارخانه روغننباتی جهان برای تولید روغن از روغندانههای پنبه با سرمایهگذاری مشترک محمد فاتح و محمدعلی غضنفر در حاجیآباد کرج تاسیس شد. این کارخانه به تولید روغنهای جامد در وزنهای ۹۰۰ گرمی تا ۱۷ کیلوگرمی اقدام میکرد و ظرفیت تولید آن به ۲۶۰ تن روغن جامد و مایع هم رسید. کارخانه تحتمدیریت بنیاد شهید قرار گرفت و پس از انتقال به کیلومتر ۱۵ آزادراه زنجان- قزوین در اوایل دهه ۸۰ با حضور برخی مسئولان کشوری در سال ۸۵ به بهرهبرداری مجدد رسید. در آن ایام حدود ۴۸درصد سهام کارخانه در اختیار بنیاد شهید و امور ایثارگران، حدود هفتدرصد در اختیار ستاد اجرایی فرمان امام و بقیه در اختیار سایر شرکتهای سرمایهگذاری و عمومی بود. اواسط شهریورماه سال ۸۵ فاز نخست کارخانه روغننباتی جهان پس از انتقال به محل جدید در استان زنجان به بهرهبرداری رسید؛ افتتاحی که شاید فقط در چند سال نخست برای کارگران خوشیمن بود و بعد از آن نانی که قرار بود برای آنها روغنی شود را نهتنها روغنی نکرد، بلکه آن را آجر کرد.
روغننباتی جهان در اواخر کار دولت دهم به بهانه خصوصیسازی بنابر اصل ۴۴ قانون اساسی و بدون حضور سازمان خصوصیسازی به اسماعیلی سپرده شد تا دور جدیدی از حیات خود را آغاز کند، اما این واگذاری هرگز کمکی به اقتصاد استان یا کارگران این شرکت نبود، بلکه دور جدیدی از تعدیلها و اعتصابات و بیکاری را برای کارگران این شرکت به دنبال داشت.
شاید بتوان گفت بیژن اسماعیلی از هیچکس حرفشنوی نداشت و هر کار و عملی که دلش میخواست را با نظر و خواسته خود عملی و اجرا میکرد و حتی در این زمینه تعهدات و حتی امتیازدهیهای مکرر مسئولان هم چارهساز نبود و پاشنه در روغننباتی جهان به خواسته بیژن و در راستای منافع وی میچرخید.
کارخانهای که با بهروزترین و مدرنترین دستگاههای روز تجهیز شده و چرخه کامل بستهبندی را دارد، قبل از واگذاری روزانه تا 420 تن تولید داشت اما کمکم رو به افول رفت تا اینکه تولید آن به کمتر از 50 تن رسید تا بسیاری از متخصصان زبده شرکت به دلیل افت تولید چاره را در جدایی از این شرکت ببینند.
تولیپرس یکی از شرکتهای تولیدکننده مواد شوینده و پاککننده در ایران است که در سال ۱۳۴۳ توسط علی خسروشاهی بنیان نهاده شد. در اوایل دهه ۳۰ شمسی با ورود پودرهای شوینده خارجی به ایران و استقبال و جایگزینی تدریجی این فرآورده شیمیایی صنعتی توسط خانوادهها بهجای مواد شوینده سنتی ازقبیل چوبک، صابون، خاکستر اجاق و… برخی شرکتهای فعال و مرتبط در زمینه تولید مواد شیمیایی را مجاب و علاقهمند به سرمایهگذاری، تحقیق و استفاده از دانش فنی و تکنولوژی تولید آن در داخل کشور کرد.
در جریان تغییر مالکیتها در دهه ۶۰ این شرکت به همراه تمامی شرکتها و کارخانههای خانواده خسروشاهی مصادره شد. در ابتدای دهه ۶۰ و متعاقب با رشد چهاردرصدی جمعیت و ظرفیت نصبشده پایین پودر در کشور، شرکت تولیپرس اقدام به افزایش ظرفیت تا ۱۵۰هزار تن پودر در سال کرد و در سال ۱۳۷۹ با پذیرش و عرضه سهام آن در سازمان بورس اوراق بهادار تهران از سهامی خاص به سهامی عام تبدیل شد. مایع نرمکننده حوله و لباس هاله، مایع ظرفشویی جام، پودر کفشوی دریا، موج، پودر ماشین لباسشویی دریا، پودر لباسشویی دستی دریا، پودر ماشین لباسشویی شوما، مایع شیشه پاککن تک، مایع دستشویی دریا در سبد محصولات شرکت تولیپرس که از زیرمجموعههای شرکت داروگر است، قرار دارد. برند تولیپرس در سال ۱۳۹۲ در دهمین جشنواره ملی قهرمانان صنعت ایران بهعنوان یکی از ۱۰۰ برند برتر ایران شناخته شد.
2 اردیبهشت 1398 سیدهحمیده زرآبادی نماینده مردم قزوین، آبیک و البرز در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خانه ملت درباره وضعیت شرکت تولیپرس گفت: «شرکت تولیپرس تولیدکننده و توزیعکننده مواد شیمیایی، دارویی و آرایشی است که تا پایان سال مالی ۱۳۸۹ متعلق به گروه سرمایهگذاری البرز بوده و در سال مالی ۱۳۹۰ به بخش خصوصی واگذار شد.» زرآبادی تمام مشکلات تولیپرس را ناشی از ضعف مدیریت در این کارخانه دانست و ادامه داد: «نیاز است برای رفع مشکلات این شرکت، دستگاههای نظارتی ورود کرده و ابعاد موضوع را بررسی کنند.» عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس بیان کرد: «شرکت تولیپرس پس از واگذاری با مشکلات بسیار روبهرو شد اما به دلیل استفاده از نام تجاری این مشکلات آشکار نشد.»
درخصوص نحوه خرید تولیپرس توسط بیژن اسماعیلی روایتهای مختلفی وجود دارد. یکی از این روایتهای قابلتامل مربوط به اظهارات 16 شهریور سال 1393 یکی از سهامداران شرکت کف است که در وبسایت بورسنیوز منتشر شده است. وی میگوید: «بیژن اسماعیلی 51 درصد سهام شرکت کف را خرید. از نظر مدیریتی اختیار تام 100 درصد شرکت را در دست گرفت. با استفاده از منابع شرکت کف 51 درصد تولیپرس را خرید. با استفاده از منابع داخلی تولیپرس مانند فروش دفتر مرکزی و سهام تولید دارو تاکستان و… اقساط خرید تولیپرس را پرداخت کرد و 49 درصد بقیه را در این دو شرکت به خاک سیاه نشاند.» وی (سهامدار خرد شرکت) ادامه میدهد نکته خیلی جالب این است که بیژن اسماعیلی در سال 93 تمام خطوط تولید این دو شرکت را به شرکتهای زیرمجموعه خودش که مالک 100درصد آنهاست اجاره داده است. شرکتی مانند تولیپرس با صرف زمان زیاد و دلار 1000 تومانی و اقساط ارزی و ریالی سنگین یکی از جدیدترین خطوط تولید را نصب کرد و بعد این آقا آمد آن را به شرکت خودش اجاره داد. این نقض صریح قانون نیست؟ این نامردی نیست؟ در سه سال گذشته (1390 تا 1393) هیچکدام از اقساط بانکی این دو شرکت را پرداخت نکرده و هر سال متحمل جریمه بانکی سنگین شدند. نماد هردو شرکت به مدت طولانی در بورس بسته ماند. ما چه گناهی کردیم.»
بیژن اسماعیلی نام رمز یا اسم رمز فساد جدیدی است که گریبان تولید کشور را گرفته، اما تفاوت این فساد روتوش قانونی آن است.اصل مترقی چهل و چهار و خصوصی سازی با همت حضرات در دولت احمدی نژاد آنچنان کمر به نابودی تولید بسته که هزار ارگان و دستگاه نیز هنوز گره کور این اقدام انقلابی را حتی پیدا نکردند که بخواهند بازش کنند. همین بیژن خان به همت دوستانش در اطراف و اکناف دولت و ارگانهای مختلف تبدیل به قارونی شده که گویا حتی موسی هم نگهدارش نیست و با هزار ترفند به اصطلاح قانونی چندین و چند کارخانه تولیدی مهم کشور را بسته و هزار هزار نفر را بیکار و هزار هزار میلیارد سرمایه کشور را گروگان اقدامات انقلابی اش کرده. بیژن خان که پیشانی اش را عنکبوت زده و یقیه ی سفید اش از کلفتی گردنش فراخ تر شده جوابگوی هیچکس نیست و حتی رئیسجمهور هم زورش به بیژن خان نرسیده و هنوز تشر رئیسی در کارخانه روغن نباتی جهان روی هوا معطل است که خب بلاخره چه شد و چه نشد. از داد اقدامات این بیژن خان نزدیک است گوش فلک کر شود اما حضرات دادستان کل کشور گویا به علت کهولت سن گوشش زیاد شنوای این داد ها از گوشه گوشه کشور و نیست و از آقای اژه ای بعید است با آن گوش و تیز و زبان مجهز به سوت بلبلی ، سوت هزاران سوت زن در قبال این حجم از فساد را نشنیده باشد و همچنان در گیر و دار نحوه برخورد با بدحجابان باشد. آقای ریس جمهور این آقا بیژن از کجا آمده و به کجا چنین شتابان می رود ؟ شایسته نیست اندازه همان اقبالتان به سفر خارجی و تلاش به عقد قرارداد های خارجی برا چند میلیون دلار را فقط و فقط یک روز به این آقا بیژن اختصاص دهید تا بلکه میلیارد میلیارد سرمایه ملت و کشور معطل فساد قانونی این آقا و پشتوانه هایش نباشد. حاشا که این بیژن خان تنها نیست و حضرات در سایه که گردنشان از کلفتی پهلو به خطوط نفتی میزند و مشترکا پیشانیشان را عنکبوت نیش زده و لب ها مدام در حال ذکر رزق و روزی است و این همه رزق از برکات اذکار است که سرازیر جیب های خودشان و آقا زاده هایشان شده. آقای اژه ای کجایی ؟ دقیقا کجایی؟ هنوز در حال رتق و فتق امور مرخصی و آزادی و وثیقه ی حضرات نجفی و هاشمی و طبری هستید؟ آقای اژه ای دادستان شما که در نطق و سخنرانی هم ردیف مختار و صف شکنان احد و بدر می نماید کجاست که این آقا کلاه از روی کلاه بر سر دستگاه قضا میگذارد و زور نظام به این آقا نمی رسد ؟ کجای این بیژن خان به انقلاب و آرمان هایش می خورد که دست روی دست گذاشتید تا سرمایه ملت به تاراج برود و به دنبال راه قانونی برای اقدامات غیر قانونی وی می گردید؟ این آقایان که شفیع این بیژن خان هستند آیا از همان قیامتی که روزی پنج بار یادش می کنند هراس ندارند؟ آیا از خدایی که مدام ذکرش را بر لب تان می آورید نمی ترسید ؟ یا نه برای خدا هم ادله انقلابی بودن را خواهید آورد ؟ بیژن خانی که به اسم پرداخت مالیات و بدهی ها اموال عمومی به خصوصی تبدیل میکند و هر روز سرمایه اش هزار برابر میشود سر در کدام گریبان دارد ؟ حاشا اگر بدانیم که میدانیم ! میزان اموالی که حاج بیژن معطل و مستهلک کرده بیشتر از ده برابر یا شاید بیشتر از مقدار پولی است که بابک زنجانی بدهکار است. داروگر و تولی پرس و روغن نباتی جهان و شرکت کف و نخل و …..کذا و کذا نام هایی که چرخ صنعت کشور را می چرخاندند و روزی هزاران نفر از چرخش چرخ های این کارخانه ها چرخ زندگی شان می چرخید، امروزبیکارند.
آقای مخبر عزیز ، آقای معاون ، آقای مسئول هی علی خیرالعمل! چرا دست اقدام علیه این بیژن خان را قطع کردید و خود ایستاده نظاره گرید؟ هر ثانیه معطل ماندن در اقدام علیه این بیژن خان خیانت به ملت است. آقای اژه ای اگر اقدام نمی کنید حداقل پاسخگوی مردم باشید که چرا دست هایتان می لرزد ؟ بیژن جان به کجا بسته و آویزان است که توانسته ۲۸ شرکت را مستهلک اقدام هایش نگه داشته و پاسخگوی هیچ کس نباشد؟ در این اوضاع سخت اقتصادی خانواده ها آیا باید دغدغه اول مسئولین کشور اقدام علیه بدحجابان باشد یا بیژن و بیژن ها ؟ آیا فکر نمیکنید اگر از ابتدا با بیژن ها مشق امر به معروف و نهی از منکر می کردید الان نیازی به ترسیم چهارچوب های قانونی حجاب و امر به معروف و نهی از منکر نبود؟ نکند این بیژن خان هم رفقای خوبی مثل رفقای طبری جان دارد و اصلا هرچه بخواهد در دنیای رفاقت بنامش میکنند و نکند این کارخانه ها را همان رفقا بنام ایشان زده اند؟ علی ایحال این بیژن داستان ما که کارخانجات دولتی را چون منیژه دیده و مجنون وار دست در گریبان آنها در پی عشق و عاشقی است. و دوستان و آشنایان و مسئولان در جلسات مختلف سر در گریبان که چه کنیم و چه نکنیم ؟ آقایان مجلسی ، آقایان دولتی کجایید ؟ دقیقا کجایید ؟ کجا در حال انجام وظیفه اید؟ ملت در امرار معاش روزانه در مشکل اند و بیژن و بیژن ها در حال افزایش قطر گردن!
این تذهبون؟
جالب بود البته تلخ….احسنت