سال 98 را میتوان از عجیب ترین سالهای انتخاباتی حوزه زنجان و طارم دانست. اشخاصی که یک شبه و با سوابقی در حد ریاست ستاد فلان شدند سیاستمدار و دغدغه مند . افرادی که تا چند ماه قبل از انتخابات بعضیشان دنبال استخدام در این اداره و آن اداره بودند و در زمان تنور داغ انتخابات مشغول کارآموزی در فلان قسمت فلان اداره !!! به طوریکه شرایط ایجاد شده از سوی نمایندگان ناکارآمد قبلی و مشکلات مختلف استان با کمک ابزارهای رسانه ای و امداهای غیبی و اذکار و دعاهای مختلف باعث شد تا یک دکتر و یک شیخ بشود نماینده مردم .
در گذر از عملکرد چند ساله ی نمایندگان استان ، درنگ میکنیم، لطیف و کم رنگ ، درباره اقدامات و اثرگذاری های این وکلای ملت.
هم سویی تمامی منتخبین مردم در دوره قبل از جهت سیاسی با آنچه قرار بود با همکاری آنها در سایه هم جناح بودنشان محقق شود ، اولین چیزی است که میشود به آن پرداخت و به آن خرده گرفت.در حالی که تصور میشد آقایان هم سو و هم جهت با یکدیگر همکاری تنگاتنگی برای منافع استان داشته باشند هرکدام به نحوی با عقب نشینی به منافع شخصی و گروهی خود با سهم گرفتن از مناصب و جایگاه های مختلف شهرستان برای دوستان ، تقریبا چیزی برای همکاری باقی نگذاشتند ، البته که بعضی سهم کمی داشتند و اکنون هم ناراحت اند و این ناراحتی را در مصاحبه ها و گفت و شنود هایشان ابراز و تاسف ریزی هم می خورند که خب ما کاری از دستمان بر نمی آید!
دومین نکته ای که در عملکرد این دوستان میشود نگاه منتقدانه به آن داشت و اعتراضی هم به دوستان از باب غفلت ، این است که آتش هم جوشی با مردم و بین مردم بودنشان پس از مدتی خاموش و جای خود را به دوندگی در این سازمان و آن وزارت خانه داد و به توفیق الهی انشالله در روزهای آینده این آتش به مدد تقویم مبارک سیاسی و نزدیکی ایام انتخابات بار دیگر روشن خواهد شد، که این موضوع زیاد خوشایند نیست. خوب و نیکو این بود که آقایان با مردم بودن را با در محفل بودن با بعضی حضرات را ترجیح می دادند و اکنون برای اقبال مردم تدارک روستاگردی و جلسات عمومی ، نمی دیدند.
سومین درنگ اما در بعضی از مواضع آقایان و سخنان و گاها توییت های مبارک است.
حداقل چیزی که ما متصور بودیم هم سویی با نظرات عامه مردم در مورد مسائل مختلف و مهم روز بود که دوستان میتوانستند حداقل هم سو بار مردم باشند و اگر نظر خلاف دارند سکوت کنند نه اینکه به تاخت و تند به خواسته مردم حمله و خود را نخبه و هم چیز فهم بدانند و صلاح مردم را در فیلترینگ بدانند و بسیار صریح به تندروی مشغول شوند تا شاید بعد از دوره ی نمایندگی جایی در فلان دستگاه فرهنگی یا نظارتی داشته باشند!
سومین نکته در درک از نمایندگی مردم و وکالت این مردم شریف است، آنقدر برخی از این دوستان از باغ دور اند که گویی در کویر سیر آفاق و انفس می کنند تا نمایندگی مردم! حداقل در مجلس که هستید چند باری هم که شده به یاد روزهای دبستان انشایی بخوانید،حیف است آخر!
آنقدر بعضی از حضرات به دور از جو و بیرون از جو اند که نفس و ضمیر خودشان با هزار خودشیفتگی هم در این دور از انتخابات به خودشان رای نمی دهد و اقبال خودشان نیز از عملکردشان برگشته.نه هیچکدام از شعار هایشان تحقق داشته نه در پیگیری آمال و خواسته های مردم توفیق داشته اند.برخی حتی گاها از اینکه زورشان به تغییر مدیران نمی رسد و نمی تواند فردی از حلقه نزدیکان خود را مدیر یا مسئول کند می نالد و دیگر نماینده را مورد سرزنش قرار میدهد که فلان آقا دوستان خود را مدیر کرده و خب به من چیزی نرسیده! و این فساد است!
یا از فلان نماینده باید پرسید کجاست آن پوستر ها و بروشور های تبلیغاتی تان که بار دیگر نظاره ای کنید تا شاید اهداف تان را بیاد آورده و کمی تلاش و کار برای شهرستان تان کنید! تا بلکه عاقبت مردم حداقل راه آسفالت چندین و چند ساله ی وعده داده شده را در حد زیر سازی رویت کنند. یا اینکه فلان نماینده محترم آنقدر سرش برای تغییر رئیس دفتر و مدیر دفتر فلان شهر و فلان جا شلوغ است که وقت پیگیری تنها زیرگذر مهم شهر نمایندگی خود را ندارد!
تمام این بحث ها جدا ، اما نباید از موضوعی مهم به نام مسئولیت در شرکت در انتخابات گذشت.
وقتی رای های ما افراد مختلف را روانه ساختمان بهارستان و مهر وکالت را به دست حضرات می دهد ، بایست برای تصمیمات مان ارزش قائل شد و در انتخاب ها توجه و دقت بیشتری داشت.
جای گله نیست که چرا این حضرات و چرا آن حضرات نه!
جای گله از ماست که در انتخاب هایمان تامل نمیکنیم.
قطعا در میان این دوستان و عملکرد نمایندگان استان اقدامات مثبت و سازنده هم هست و نباید از آنها گذشت و آنها را کتمان کرد، اما روی سخن آنجاست که تغییر محسوس در روند شاخص های استان در تغییرات سال های اخیر آنقدر کم و بی اثر بوده که تنها تغییرات مدیران و صعود و نزول مدیران و بر سر کار آمدن بعضی ، بیشتر به چشم می آید.
بایست از دوستان خواست تا در جلسه ای عاری از حلقه نزدیکان شان پاسخگوی سوالات و ابهامات این چند ساله باشند تا شاید رویی برای برخی از دوستان برای پس از اتمام دوره ی نمایندگی شأن باقی بماند.